به رویت گر نظر کردیم ، کردیم


بکویت گر گذر کردیم ، کردیم

چو گویند از دهانت تنگدستان


سخن گر مختصر کردیم ، کردیم

به امید لب شکر فشانت


تمنا شکر کردیم ، کردیم

لبت در بوسه گر کامم روا کرد


تقاضای دگر کردیم ، کردیم

به رویت کان تماشاگاه جانست


تماشایی اگر کردیم ، کردیم

ز سودای پریشانی زلفت


صبا را گر خبر کردیم ، کردیم

به پیش ناوک دلدوز چشمت


اگر جان را سپر کردیم ، کردیم

جفای روی خوبت گر حوالت


به دوران قمر کردیم ، کردیم

من و ابن حسام از خاک پایت


چو سرمه در بصر کردیم ، کردیم